...... 92.8.29 ...... - یک نفس عمیــــــــــق EmamHadi
سفارش تبلیغ
صبا ویژن































یک نفس عمیــــــــــق

بی خبر از همه جا و همه کس می خوردم و می خوابیدم. نه می دانستم آنچه می خورم از کجا می آید

نه می دانستم چه کسی آنها را برایم می فرستد...

آخرش آنقدر پررو شدم که شروع کردم به در و دیوار لگد پراندن!

ناچار بیرونم آوردند...

درست همان لحظه بود که شروع کردم به گریه کردن و از کرده ی خود پشیمان شدم!

طفلک من! تازه به دنیا آمده بودم.

سینما گراف نوزاد کودک لبخند بچه تازه متولد شده

 

وقتی به دنیا آمدم آنقدر جا خوردم که تا دو سال قدرت حرف زدن نداشتم!


...... 92.8.29 ......


تولدم مبارک!


نوزاد صطفل



نوشته شده در چهارشنبه 92/8/29ساعت 8:13 صبح توسط ✿ نفیس ✿ نظرات ( )

001
002
003
004
005
006
007
008
009
010
011
012
013
014
015

آخرین مطالب

پرنسس کوچولوی صورتی من
مینویسم برای قاصدکم...
چ حس خوبیه... حس مادر شدن...
...... 92.8.29 ......
یه خورجین حرف دل! + سینماگراف های زیبا
کافی است انار دلت ترک بخورد ...
[عناوین آرشیوشده]

Design By : TopBloger.com